در جوامع ابتدائی موسیقی وظیفه مهمی در مراسم قبیله به عهده داشته و به ویژه مراسم مذهبی و اعیاد ، بوسیله آواز و ساز برگزار می شده است.
موسیقی یکی از کهن ترین فعالیت های بشری است. انسان ابتدائی به وسیله تقلید اصوات طبیعی مانند باد و آب و پرندگان و همچنین به وسیله اصواتی که موافق آهنگ کارهای خود، از گلو خارج می کرد موسیقی را شروع کرد.
انسان ابتدائی از موسیقی در موارد مختلف استفاده می کرد و گذشته از این که در ضمن کار با خواندن سرود بر سهولت و سرعت کار خود می افزود ، در سایر مراسم اجتماعی نیز از موسیقی بهره می برد.
اهمیت فعالیت های موسیقایی در فرهنگ ها و جوامع مختلف به حدی رسید که عنوان یک واحد درسی برای کودکان در نظر گرفته شد.
افلاطون نیز بر تاثیرات موسیقی بر روی انسان تاکید داشته است و می گوید که موسیقی برای پرورش ذوق و تلطیف روح انسان بسیار ضروری است.
فواید موسیقی
موسیقی محرک و به کار گیرنده ی بسیاری از قسمت های مغز است. موسیقی باعث تثبیت و پایداری ((توجه)) می شود. طی تحقیقات گسترده، دانشمندان متوجه شدند که مغز به صورت گسترده ای تحت تاثیر اصوات است. همین مسئله باعث پیامدهای مختلفی بر روی انسان می شود که می تواند مثبت و یا منفی باشد . به طور مثال یکی از این پیامدهای مثبت ،گسترش بازه توجه افراد است.
موسیقی برانگیزاننده ی موثری است . ما می دانیم که موسیقی بار هیجانی و عاطفی دارد. همین عامل باعث برانگیخته شدن افراد می شود.
موسیقی فراهم آورنده ی ساختار سالم ارتباط کلامی و غیر کلامی است. برای برقراری ارتباط، دو روش متداول وجود دارد که یکی کلامی و دیگری غیر کلامی است. موسیقی می تواند یک محیط ارتباطی را فراهم آورد. همان طور که قبلا ذکر شد بسیاری از افراد کم توان ذهنی هستند که دچار اختلالات گفتاری می باشند ، پس موسیقی و فعالیت های هنری می تواند ساختار سالم ارتباطی غیرکلامی و کلامی را بوجود آورد.
فعالیت موسیقایی تعامل اجتماعی را تقویت می کند. مواردی هم که در این بخش تحت تاثیر قرار می گیرند شامل:1-شروع هر گونه تلاش برای شروع یک عمل .2- توانایی پاسخ دادن به حرکت ها3-به نوبت صحبت کردن ها.4- تماس چشمی .5-صحیح و درست کردن.
موسیقی تسریع کننده بازخورد غیر کلامی است. بسیاری از افراد کم توان ذهنی در فعالیت های سازشی خود دچار مشکل هستند. منظور از فعالیت های سازشی این است که افراد بتوانند با موقعیت های جدید و افراد جدید، سازش پیدا کنند. در این زمان به خاطر غیر کلامی بودن فعالیت موسیقی، بازخورد های غیر کلامی بسیار سریعتر شکل گرفته و درمانگر می تواند ارتباط خود با درمانجو را بسیار سریع برقرار کند.
فعالیت های موسیقایی به راحتی با توانائی های هر فرد قابل تطبیق است. این موضوع یکی از پراهمیت ترین موارد در فعالیت های هنری است.
هر هنری به راحتی می تواند با توانائی های هر فردی تطبیق پیدا کند.
طرح های موسیقایی در تقویت مهارت های جهت یابی صحیح مورد استفاده قرار می گیرد.
عدم یکپارچگی حسی در بسیاری از معلولیت ها دیده می شود .یکی از فعالیت های کار درمانگران تقویت و یا ایجاد یکپارچگی حسی در معلولان است. موسیقی و یا بسیاری از فعالیت های هنری چنین خاصیتی دارند. فرد بدون آنکه بداند ، برای انجام یک فعالیت هنری، مجبور است چند حس خود را یکپارچه کند. به طور مثال ، زدن یک طبل ساده توسط دستان یک فرد ، حس بساوائی، حس های عمقی، شنوائی و.... را یکپارچه می کند. موسیقی هم زمینه ساز نظم ساختاری در شکل و هم فراهم کننده ی آزادی در خلاقیت هنری است.
مدلها و رویکردهای موسیقی درمانی:
هر چند موسیقی به عنوان یک عنصر در موسیقی درمانی استفاده می شود با این حال در هیچ رویکردی موسیقی به عنوان عامل مستقل در سلامت تعریف نشده است.
شیوه و تکنیک در موسیقی درمانی: هر موسیقی درمانگری بر مبنای نیازها و توانائی های مراجع خود مدل و یا رویکردی را برای درمان انتخاب می کند. به طور مثال اگر شما فرد کم توان ذهنی داشته باشید که دچار اختلالات رفتاری است مسلما شیوه ی موسیقی درمانی رفتاری را برای فرد انتخاب می کنید. اما در این رویکرد شما باید بتوانید موارد اختلال رفتاری فرد را تشخیص دهید و راه برخورد با آن را انتخاب کنید ؛ نام دیگر راه برخورد ،شیوه مداخله است .حالا این شیوه در مداخله موسیقی درمانی می تواند پاداش و یا تنبیه باشد .حال ممکن است مربی بر مبنای شناخت خود از درمانجو ،تکنیک دیگری را برای تحریک وی استفاده کند، به طور مثال خوراکی های مورد علاقه ی وی را به عنوان تشویق انتخاب نماید. پس تکنیک ،یک مبحث خلاقانه است که توسط مربی برای گسترش و تقویت رفتارهای بهنجار درمانجو مورد استفاده قرار می گیرد. این مورد می تواند گستردگی زیادی داشته باشد.
موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی چارچوبی را فراهم می کند که در آن رابطه متقابلی بین مراجع و درمانگر ایجاد شود. موسیقی درمانی،کاربرد خلاق و برنامه ریزی شده ی موسیقی به منظور کسب تندرستی و سر زندگی و حفظ آن است. با موسیقی درمانی می توان به مسائل فیزیکی ، عاطفی، روان شناختی، روحی و نیازهای شناختی افراد مورد درمان پرداخت. بیمارانی که می توانند از موسیقی درمانی بهره مند گردند:
مبتلایان به سندرم نقص اکتسابی ایمنی ، افراد دچار زوال عقل و فراموشی ، افراد مبتلا به اتیسم و بیماری های تحلیل برنده و پیش رونده ی عصبی، افراد گرفتار به نارسایی تغذیه ای و تنش های عصبی ، عقب ماندگان ذهنی و معلولیتی ، بیماران مبتلا به تومور ، مبتلایان به نقصان شنوائی و روان رنجوری.
موارد استفاده از موسیقی درمانی برای درمان اختلال طیف اتیسم
1.کاهش رفتارهای انزوا طلبی و گوشه نشینی در کودکان اتیسم.
موسیقی سرشار از عوامل ارتباطی است. کودکان دارای اتیسم در جلسات موسیقی درمانی ناگزیر با درمانگران، همسالان، ابزار موسیقی وخود موسیقی ارتباط بر قرار میکنند. گسترش دامنه ارتباطی میتواند به کاهش ضعف این کودکان در حوزه ارتباطی با پیرامونشان کمک فراوانی کند. موفقیت در این حوزه بستگی به برنامه ساختارمند درمانگربا تجربه، صبور وعلاقمند دارد.
یک موسیقی درمانگر باتجربه میتواند برنامه ای را طراحی کند تا کودک دارای اتیسم را مجذوب فعالیتها کند. او میتواند تجاربی را سازماندهی کند تا مشکلات حسی وحرکتی این کودکان را که معمولا آن ها را معطوف به خودشان میکند، به حداقل برساند.محققان معتقدند که پس از آشنایی کودکان دارای اتیسم با موسیقی، به تدریج ارتباطشان را با محیط اطراف و مکانهای غیرموسیقایی تعمیم میدهند.
2-توسعه روابط کلامی و گفتار
کودکان دارای اتیسم در استفاده از نمادها مشکل دارند. آنها نمی توانند چیزی را به جای آنچه نمیبینند و نمیشنوند، جایگزین کنند. زبان این کودکان معمولا گنگ ونامفهوم است و بیشتر به شکل صداهای نامفهوم و محدود است. در تکنیکهای موسیقی درمانی تلاش میشود فرایندهای گفتار آوایی را تسهیل و فرایندهای ذهنی را درمفهوم سازی، سمبل سازی، درک مطلب فعال کند.
برخی کوکان دارای اتیسم حساسیت غیر معمول به موسیقی نشان میدهند. گروهی دست به انتخاب سازهایی با صداهای خاص می زنند یا به صداهای زیر وبم علاقه نشان میدهند.این پاسخدهی غیر معمول این کودکان به موسیقی، آنها را به اهداف ومقاصد غیر موسیقایی مثل رشد گفتار و رشد اجتماعی نزدیک میکند؛ به همین دلیل بسیاری از موسیقی درمانگران به کار با این کودکان علاقه دارند.
در کلاسهای موسیقی تکرار کلمات ساده حتی یک سخن کوتاه بیمعنا، همراه با آواز وموسیقی میتواند منجر به رشد زبان وگفتاردراین کودک شود. عبارات معنادار و موسیقی اگر با نشانههای بینایی ولمسی ارائه شوند، میتوانند فرایند پیشرفت درمان را تسهیل کنند.
3-کاهش مشکلات حسی وادراکی
فضای حاکم بر جلسات موسیقی درمانی، سرشار از محرکهای حسی برای کودک دارای اتیسم است. موسیقی باید در ساختاری منظم به کودک ارائه شود.از آنجا که کودکان دارای اتیسم از اختلالات حسی گوناگونی رنج میبرند، موسیقی درمانی موجب میشود کودک دارای اتیسم در دریافتهای مربوط به یک حس، وحدت ایجاد کند. همچنین به دلیل برخورداری از تجارب چند حسی، ازنوعی یکپارچگی در درون دادهای حسی برخوردار میشود.فرایند گوش دادن وتوجه به موسیقی وصدا در کودکان دارای اتیسم باید به دقت مورد توجه درمانگران قرار گیرد.
معرفی برخی از سازهای مورد استفاده در موسیقی درمانی
کیبورد:
استفاده از کیبورد دارای مزیت های زیادی است که به چند نمونه از آن اشاره می شود:
. تغییر دادن حالت
. تغییر الگو
. دینامیک (پویایی)
تغییر تنالیته مایه ی اصلی ( در یک قطعه موسیقی که ترکیب اصوات دراثر تلقین نت ها بوجود می آید در زیر بنای قطعه ˓صوتی ارجح ˓برابر تمام قطعه وجود دارد که مایع اصلی آهنگ است و تنالیته نام دارد.)
ایجاد حرکت:
موارد فوق الذکر جزء مولفه های ضروری یک طرح درمانی هستند. این ساز می تواند برای افرادی که دچار حساسیت های زیاد شنیداری هستند مانند افراد مبتلا به اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
پیانو آکوستیک:
این ساز میتواند صداهای غنی را از خود خارج کند و احساس های چند گانه ای را تحریک کند مانند شنوایی ˓ بساوایی و تحریکات درونی . درمانگر میتواند کودک را پشت پیانو بنشاند و با بدن وی – برای تحریک بیشتر حس بساوایی و تحریک بیشتر تحریکات درونی – ارتباط برقرار کند . این ساز قابلیت آن را دارد که از خود صداهای قوی ساطع کند و به کرات طنین ایجاد میکند و سبب میشود که صدا اطراف ساز را فرا گیرد واین امر باعث تحریک بیشتر گوش میانی میشود.
پیانو (سازهای کلاویه دار )
پیانو، سازی است که با آن درمانگران میتوانند رابطه موسیقایی آزادی با افراد برقرار کنند که طبق مطالعات انجام شده کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پس از آموزش موسیقی پیشرفت چشمگیری در مهارت های مختلف داشته اند.
ساز زهی:
ساز زهی مانند(ویلون – گیتار – ویلون سل ) برای تحریک بساوایی بسیار سودمند هستند .برای طرح حرکتی دو طرفه و توسعه دادن و فهمیدن حرکت بر روی یک خط (خط وسط) بسیار مفید هستند . بخصوص ویلون و ویلون سل که برای تمرکز بسیار مفید هستند .حرکت بر روی خط وسط احتیاج به تمرکز چشم ها دارد .
گیتار:
نواختن گیتار برای درون حس بساوایی بسیار مفید است. تشخیص موقعیت خط وسط و غیر موازی باعث هماهنگی و تقویت دو سویه میشود .
نغمه های گیتار همراه با یک آواز است ˓ به ارتعاش درآوردن ساده گیتار ˓ خودش یک سیستم آرام بخش عصبی است که برای کودکان بسیار لذت بخش است .
سازهای کوبه ای:
سازهای کوبه ای دستی مانند چوبک ˓ دایره زنگی ˓ شانه و .....باعث ارتعاش میشوند و این ارتعاشات میتوانند حس لامسه و تحریکات درونی را زیاد کنند . این فعالیت بهترین راه تقویت ماهیچه های فوقانی بدن است.
استفاده از سازهای کوبه ای سنگین تر میزان اطلاعات تحریکات درونی که به مغز میرسند را افزایش میدهد . این اطلاعات باعث میشود که مغز بفهمد که دست ها کجا هستند . چقدر باید خم شوند و چقدر برای نواختن ساز به قدرت و انرژی احتیاج دارند . در عین حال این سازها برای تمرین گرفتن و رها کردن اشیا بسیار کار آمد هستند .
یک نوع از سازهای موسیقی کوچک دستی "کاباسا" است که یک نوع "شیکر" است.
این ساز میتواند برای درون داده های تحریکات لمسی بسیار مفید میباشد. این ساز برای ماساژ دادن پاها دستان و بقیه قسمت های بدن همراه با ریتم موسیقی برای تقویت درون داده های و تحریکات درون لامسه مورد استفاده قرار گیرند .
کاباسا:
کودکان اتیستیکی که با این ساز روبرو میشوند دارای واکنش های جالبی هستند که البته این واکنش ها در مورد هر وسیله ی جدیدی که به آنان معرفی میشود صادق است. در ابتدا کودک مانند افراد نابینا با انگشتان خود ساز را لمس و احساس میکند. در این حالت وی در حال اندازه گیری و برسی بافت آن ساز است. این کودکان در برابر وضعیت لامسه ی خود بسیار محتاط هستند به همین دلیل موسیقی درمانی در هماهنگی نیاز های لمسی با درون داده های شنوایی و بینایی به ایجاد یکپارچگی اقبت مغز در محیط خود احساس امنیت میکند.حسی کمک میکند در این حالت مغز در می یابد که چه چیزی را میبیند و آن شی چه صدایی دارد.
چوبک ها :
این سازهای ساده دارای دو نوع رایج هستند . نوع اول : نازک و سبک.
نوع دوم: کلفت و سنگین است. اجرای این ساز مستلزم این است که فرد یک خط موازی را با دو دست خود برای ضربه زدن سازمان دهی میکند. بعضی از افراد در سازمان دهی کردن روی یک خط و طرح ریزی حرکات بالا تنه مشکلاتی دارند . زدن دو چوبه به هم به صورت مناسب وظیفه ای است که باید توسط چشم ها بصورت متمرکز انجام گیرد.
زنگ ها:
یکی از مناسب ترین ساز ها برای یکپارچه سازی شنیداری – دیداری استفاده کردن از زنگ های دستی بزرگ و سنگین است که میتواند هماهنگی بین چشم ها و گوش ها را تقویت کند . درمانگر با انتخاب یک زنگ و تغییر دادن صدای زنگ ها کودک را ترغیب میکند که بتواند از طریق حس بینایی خود زنگ مورد نظر را پیدا کند . پیدا کردن زنگ و به صدا در آوردن آن باعث هماهنگی سیستم شنیداری – دیداری- تحریکات درونی- بساوایی- و تحریک ماهیچه ها و طرح حرکتی میشود.
خاشخاشک:
در امتداد کار با زنگ ها از "خاشخاشک" (ماراکاس) که بزرگ تر و سنگین تر از آن ها است ، استفاده کرد که باعث تقویت طرح حرکتی وتمرینات اجرا شده توسط زنگ ها است.
خمیدگی آرنج ها و محکم نگه داشتن دسته ی ساز برای تکان دادن خاشخاشک ، کمک زیادی به تحریک درونی (درون داده ها) کرده و به مغز پیام میرساند که کجا و چطور به درستی کارهای خود را انجام میدهد.
مارکاس:
انواع طبل های (باس) ، (آلتو)، (بانگوها) وسازهای مختلفی مانند (زایلوفن ها) (سنج ها) و....باعث تقویت حرکات ریتمیک و درگیر کردن طرح های حرکتی بالا تنه و حرکات دوسویه ی دست ها با هم و تمیز شنیداری ، درونی ساختن ریتم ، رعایت ترتیب ، شناخت و مخصوصا هماهنگی چشم و دست میشود.
بانگو:
ورودی مطلوب حس های عمقی دست ، مستلزم این است که درمانگر از مضراب های سنگین استفاده کند. گرفتن و نگه داشتن مضراب های کلفت و سنگین در دست ها ، اولین قدم است . مضراب های نازک برای بازخورد تحریکات درونی دست ها، قدرت ماهیچه ها و بقیه احتیاجات جسمانی کودکان نارسا هستند، و در عین حال، ممکن است ازدست آن ها بیفتد.
زایلوفون ها:
بازی "زایلوفون ها" و " متالوفون" ها ، نیاز به تمرکز دیداری و هماهنگی چشم ودست دارد. از این رو بسیار مهم است که اطلاعات طرح های پس خوراند و پیش خوراند بینایی و بدنی در این فعالیت ها دخیل باشند و این اطلاعات به مغز برسند. شما باید فرصت دهید تا مغز، رستم و نحوه ی حرکت دست در فضا ، که بصورت افقی بر روی تک تک نت ها حرکت میکند را دریابد. فقط کافی ست که کمی به اعضا فشار بیاورید و تمرینات را پیوسته انجام دهید تا به تثبیت رد گیری بینایی و حرکتی برسد.
در فعالیت های موسیقی درمانی ، رمز گذاری پیچیده تر است . افراد باید بتوانند حس های شنوایی ، بساوایی، بینایی و مهارت های گفتاری خود را بصورت همزمان هماهنگ کنند. یکی از بازی هایی که با این افراد در کلاس های موسیقی درمانی میشود ، خواندن اشعاری است که کودک باید زمان به کنش در آمدن خود را کد گذاری کنند. بطور مثال، بازی " حمومک مورچه داره" . در این بازی افراد دست های همدیگر را گرفته و بصورت دایره وار ، با ریتم آهنگ این بازی را چرخیده و شعر آن را میخوانند . در زمانی که این قسمت شعر را میخوانند ، (بشین و پا شو خنده داره) همه ی افراد گروه نشسته و بلند میشوند و یا در شعر ( اگر خوشحال و خندانی دست بزن) افراد تشویق میشوند که در زمان مشخصی دو بار ، دست بزنند و یا اجرای یک آهنگ ساده بر روی "بلز" و یا " زایلوفون" توسط کودک ، احتیاج به رمز گذاری اطلاعاتی دارد که توسط حس بینایی و شنوایی و لامسه افراد به وی داده میشود. در این زمان مربی از کودک میخواهد که بعد وی ، بر روی تیغه مورد نظر ضربه بزند وشعر آن آهنگ را به صورت همزمان بخواند.
سازهای بادی:
این نوع از سازها میتواند برای افرادی که در حرف زدن و آوا سازی دچار مشکل هستند یا از لکنت زبان رنج میبرند ، مورد استفاده قرار گیرد. بطور مثال : کودکان مبتلا به اتیسم در حرکات دهانی خود ( غذا خوردن و حرف زدن) دچار مشکل زیادی هستند . نواختن با فلوت " ریکورد" " ملودیکا" و "سازدهنی" میتواند باعث تمرکز چشم و بدن در خط وسط شده و میتواند باعث سازماندهی حرکات زبان و کنترل " دم" ( دیافراگم) تقویت گفتار و تکلم – که همگی به طرح حرکتی دهان مربوط هستند – شود.
سازهای کوبه ای و فلوت ریکوردر به صورت شگفت آوری بر روی آوا و ارتباطات غیر کلامی تاثیر دارد. این سازها بصورت مبسوطی بر روی آوا و بتدریج بر روی دستور زبان و عروض تاثیرمیگذارد . با تحریک حس بازدم در سازهای بادی ، مغز یاد میگیرد که چطور صدا را بیرون بدهد و بعدا ، این مهارت به بیرون دادن صدا به شکل صداهای حروف الفبا و لغات در می آید. تاکید بر روی تقلید صدا بسیار مهم است . لغات در ابتدا برای شنیدن و تقلید کردن برای کودک بسیار مشکل
است و حصول این شناخت به تعریف کردن و معنی کردن لغات برای کودکان نیاز دارد . در این مرحله تشویق کردن دارد. البته درمانگر باید نغمه هایی را انتخاب کند که کودک ، توانایی تولید آن را داشته باشد.
گفتار درمانی و نقش موسیقی در آن:
گفتاردرمان به درمان افراد مبتلا به اختلالات گفتاری میپردازد .َ
اختلالات گفتار، آن دسته از اشکالات یا نقص هایی هستند که بر روی زبان ، گفتار ، صدا و آهنگ اثر می گذارد .
لذا برای آشنایی با موضوعات فوق الذکر بطور مختصر آن ها راشرح میدهیم:
- عبارت است از وسیله ای که باعث انتقال افکار و مفاهیم به دیگران می شود . از جمله مصادیق زبانی عبارتند از : صحبت کردن ، نوشتن ، اشارات ،پانتومیم و.....
- گفتار : قسمتی از زبان است که در آن برای انتقال افکار و مفاهیم به دیگران از صداها ، کلمات و ترکیب منظم و با قاعده آن ها استفاده میکنیم .
- صدا: عبارت است از ارتعاش تارهای صوتی که وسیله ای برای ارایه صداهای لازم در گفتار است (بدون استفاده از ارتعاش تارهای صوتی حرف زدن انسان به نجوا تبدیل می شود ).
- آهنگ : عبارت است از رعایت فواصل زمانی در ادای صدا ها یا کلمات که کلمات انسان را آهنگین ساخته و نظم خاصی می بخشد.
کاربرد موسیقی در گفتار درمانی:
موسیقی و گفتار ، ارتباط غنی با یکدیگر دارند و وجه تشابه آن دو ، از جنبه های زیر است: - دارای وزن و ریتم هستند.
- دارای ملودی هستند.
گفتار فعالیتی است که بیشتر به نیمکره چپ مغز نسبت داده می شود تا نیمکره راست مغز ، اما به هر حال نقش دو نیمکره در پردازش جنبه های مختلف از گفتار هنوز ناشناخته است.
در موسیقی دان ها ، بخش گیجگاهی نیمکره چپ مغز توسعه یافته تر است و مشخص شده است که آن ها دارای حافظه لغوی بالاتری هستند.موسیقی می تواند کمک بسیار زیادی برای درست شنیدن و صحیح صحبت کردن کودکانی که کاشت حلزون انجام داده اند ، بنماید.
شیکر:
شیکر ها دارای اندازه ها و اشکال مختلفی هستند . بطور کل از شیکرها برای تقویت مهارت گرفتن و رها کردن اشیاء و از تکان دادن آن برای تقویت حرکات دست استفاده میشود.
دستکش شیکر:
در این دستکش چند شیکر تعبیه شده است که در زمانی که فرد دست میزند و یا طبل می نوازد این شیکرها به صدا در می آیند. جذابت این طراحی باعث تشویق فرد به ادامه فعالیت می شود .
قاشقک:
این مدل قاشقک زیر بند کفش و یا چسب آن قرار می گیرد و زمانی که پا به حرکت در بیاید آن نیز صدا می دهد . این وسیله برای تشویق افراد به حرکت بسیار کارا است. با این وسیله می توان افراد را تشویق به راه رفتن و یا کوبیدن پا به زمین کرد که برای بسیاری از افراد لازم به نظر می رسد.
قاشقک انگشتی:
این وسیله دور انگشت فرد مانند انگشتر با چسب بسته می شود . با تکان دادن انگشت قاشقک به صدا در می آید. این وسیله برای تحریک انگشتان و تحریک انگشتان و حرکات ظریف بسیار مفید است.
مهارت های حرکتی:
حرکت، یکی از اولین مهارت های انسان است که بصورت ذاتی در وی وجود داشته و شکل می گیرد . البته، حس شنوایی نیز در زمان جنینی شکل گرفته و یک جنین توانایی شنیداری را دارد .
بطور کلی مهارت های حرکتی به سه بخش تقسیم می شوند : - مهارت های حرکتی درشت
- مهارت های حرکتی ظریف
- مهارت های حسی حرکتی
تمرین های پیشنهادی برای حرکات درشت:
مهارت های حرکتی درشت شامل فعالیت عضلات بزرگ است. فعالیت هایی مانند راه رفتن، دویدن، پرتاب کردن و....
به عنوان حرکات فطری شناخته می شود .
دست زدن:
اولین و بهترین تمرین ابتدایی برای ادراک ریتمیک و در عین حال هماهنگی های حرکتی ، دست زدن است. هر کودک هفت و یا هشت ماهه نسبت به موسیقی واکنش نشان می دهد . در این سن کودک با پخش یک آهنگ دست می زند و خود را به جلو و عقب ویا به چپ و راست تکان می دهد و این عمل را بصورت ذاتی انجام می دهد.پخش کردن موسیقی دارای پیامد هایمثبت زیادی است: - باعث حرکات دست ها می شود.
- حس بساوایی کف دست ها را تحریک میکند.
- حس عمقی انگشتان ، مچ و آرنج دست ها را تحریک میکند .
ضربه زدن:
در این فعالیت افراد بجای ضربه زدن با کف دست به یک شیئ و یا دست زدن ، با وسیله ای مانند یک جفت مضراب ویا دو تکه چوب که در دستان خود می گیرند این عمل را انجام می دهند.آن ها می توانند با این مضراب ها بر روی ساز ضربه بزنند.
حرکات با ریتم:
مربی می تواند با پخش موسیقی برای کودک آن را تشویق کند که با ریتم آهنگ راه رفته و پای خود را به زمین بزند . حتی می توانید این فعالیت را بصورت دایره وار و گروهی انجام دهید. این حرکت نیز باعث تقویت حس های عمقی پای افراد می شود. و حتما باید با ریتم موسیقی باشد چون باعث ایجاد نظم و هماهنگی در افراد می شود.
ترکیب دست زدن و پا زدن:
در این مرحله مربی می تواند با هم ترکیب کند.
دست زدن، راه رفتن، و یا چوبک زدن و راه رفتن . این مرحله ، از مراحل قبلی مشکل تر است. چون همزمان چند حس درگیر است.
حرکات نیم تنه :
در این فعالیت ، یکی از مهمترین اهداف ، آگاهی از بدن است. در این حرکت کودک باید بتواند قسمت فوقانی و تحتانی بدن خود را شناسایی کرده و قسمت فوقانی را به حرکت در بیاورد . این فعالیت می تواند همراه با دست زدن و یا بصورت مستقل انجام شود. همراه با ریتم موسیقی دست زده و نیمه بالایی بدن خود را بسمت چپ و راست حرکت دهند. باید توجه داشت که باید با خم کردن کمر خود این حرکت را انجام داده و دیگر قسمت های بدن ثابت باشد یا اینکه دست ها به کمر باشد و با ریتم آهنگ بسمت چپ و راست حرکت کنند.
حرکات پا:
در این تمرین ها همراه با موسیقی ، پاهای خود را بصورت مستقل به کار میگیرند. هدف از این تمرین ها، آگاهی فرد از توانایی های پا است.
حرکات سرو گردن:
حرکات سر که همراه با حرکت گردن است، اهمیت ویژه ای در گسترش توانایی افراد دارد. بسیاری از حرکات ما وابسته به سر است. بطور مثال : خم شدن و برداشتن یک شیئ از روی زمین، بصورت مستقیم به حرکت سر ما بستگی دارد . اگر اختلالی در حرکت سر داشته باشد ، حرکات خلاف جاذبه بصورت درست انجام نگرفته ، فرد دچار عدم تعادل شده و به زمین می افتد. برای همین ، تمرینات سرو گردن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.