034-33257601
info@autismkerman.ir

اثر بخشی روشهای موسیقی درمانی بر اختلالات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

اثر بخشی روشهای موسیقی درمانی بر اختلالات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

اثر بخشی روشهای موسیقی درمانی بر اختلالات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

جزئیات

اثر بخشی روشهای موسیقی درمانی بر اختلالات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

19 اردیبهشت 1399

اثر بخشی روشهای موسیقی درمانی بر اختلالات رفتاری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم

موسيقي پديده اي است برخاسته از ما و تاثير گذار بر ما و به همين دليل است كه به عنوان روش درماني استفاده مي شود. گاستن يكي از پايه گذاران اوليه موسيقي درماني بر اين واقعيت تاكيد مي كند كه موسيقي، رفتار انسان است نه به خاطر اینکه انسان آن را خلق مي كند بلكه چون انسان بستگي و ارتباط خود را با آن مي آفريند. موسيقي درماني استفاده تجويز شده و سازمان يافته
از موسيقي يا فعاليت هاي آن براي حالات ناسازگار زير نظر پرسنل آموزش ديده براي كمك به مراجعين در رسيدن به اهداف درماني است (رافعي ، ۱۳۸۵).

کاربرد موسیقی در شفابخشی بیماران، ریشه ای کهن و تاریخی دارد و در همه فرهنگ ها و تمدن های باستانی، به گونه ای به کار رفته است. به طور کلی، دو گروه تمدن در رشد و توسعه موسیقی درمانی مطرح است. نخست، تمدن یونان و روم باستان بود که نگرشی علمی و پزشکی به موسیقی داشتند. یونانیان معتقد به خدای آپولو بودند، که الهه طب و موسیقی بود. نیروی موسیقایی آپولو بی نظمی ها و نا هماهنگی های بدن را تنظیم می کرد و سلامتی را به بیماران باز می گرداند و این تفکر که بیماری نوعی عدم هماهنگی است و موسیقی هارمونی خود موجب سلامتی می گردد، نخستین نگرش علمی به موسیقی بود (جوهری فرد، ۱۳۸۶).

از نظر روش شناختی، موسیقی درمانی، به عنوان مداخله ای تجویزی و سازمان یافته که با بهره گیری از ابزار موسیقی برای اهداف درمانی به کار می رود، تعریف می شود (ژاکلین تپرز، ۱۳۷۱).

به طور کلی هفت روش عمده برای مداخلات موسیقی و موسیقی درمانی در سر تا سر جهان به کار رفته است. این روش ها عبارتند از :

۱ . موسیقی درمانی غیر فعال (PMT)
در این روش، افراد می توانند موسیقی دلخواه و انتخابی خود را بشنوند. در مواردی شنیدن با هدف بوده و افراد می توانند صدای پخش صوت یا رایانه را کنترل و آن را دستکاری کنند. گونه ای از این شیوه، تم درمانی نامیده می شود (جوهری فرد، 1385).

٢ . موسیقی درمانی فعال (AMT)
افراد در این شیوه فعالانه در فعالیت های موسیقیایی همچون نواختن، خواندن، حرکات بدنی و ... شرکت می نمایند. در شیوه فعال، ابزارهای موسیقی طوری برای ارتباط اندام های حسی بدن سازمان بندی می شوند، که پاسخ های حرکتی و هیجانی مناسبی از آن ها به دست آید. این شیوه به خوبی در درمان بیماری پارکینسون به عنوان یک اختلال روانی – حرکتی، به کار رفته است (پاکچتی و همکاران، ۱۹۹۸).

۳ . موسیقی درمانی و مشاوره
در این روش، با پخش یک موسیقی با تم خلق ساز، می توان خاطرات و عواطف افراد را تحریک و روابطه درمانی را عمیق نمود. تحلیل ناهشیار و باورهای مرکزی همیشه با مقاومت هایی هشیارانه از سوی مراجعین همراه بوده است. تم های خلق ساز با عبور از مرزهای هشیارانه، دستیابی به مواد ناهشیار (رویکرد روانکاوی) و باورهای مرکزی (رویکرد شناختی) را تسهیل می نماید.

۴ . موسیقی و موضوع های تحولی و آموزشی
این شیوه که اغلب برای کودکان بهنجار و گاه عقب مانده به کار می رود. از ابزار موسیقی همراه با اشعار آموزشی و تمرین های موسیقایی برای تقویت و شکل دهی رفتارهای مورد نظر (رویکرد رفتاری)، خودیاری و یادگیری استفاده می شود.

۵ . موسیقی و تحریک
این شیوه با بهره گیری از ابزارهای مختلف موسیقایی به منظور تحریک و تقویت حواسی همچون حس شنوایی، لامسه و بینایی، و افزایش کارکرد روانی حرکتی فرد، به کار می رود. در برخی موارد از این شیوه برای هدایت تصورات و هشیاری فرد، به منظور کاهش اضطراب و افسردگی استفاده می شود.

۶ . موسیقی همراه با بازخورد زیستی
فنون بازخورد زیستی، در تلاشند که با ارائه اطلاعات عینی و قابل اندازه گیری به شخص درباره یک یا چند فرآیند فیزیولوژیک، فرد بتواند بر کارکردهای بدنی خود که به طور طبیعی خودکار و خارج از هشیاری عمل می کند، تا حدی کنترل به دست آورد (کاپلان و ساروک، ۱۳۷۸). این فن در موسیقی درمانی، از طریق همراه سازی موسیقی با بازخورد های زیستی بیمار و افزایش پاسخ های مطلوب و کاهش ناراحتی های فیزیولوژیک، به کار می رود. استفاده از تم های آرام ساز دراین شیوه می تواند موثر باشد. تاثیر این شیوه در کاهش سردردهای تنشی مشخصی شده است.

۷ . فعالیت های گروهی موسیقایی
در این شیوه برای افزایش ارتباط بین فردی و پویایی گروه می توان از ابزار موسیقی بهره گرفت. استفاده از تم های خلق ساز و جسمانی ساز می تواند باعث تحریک عواطف و افزایش تحرک هر گروه شود. از سوی دیگر می توان افراد را به اجرای سرود جمعی، بداهه نوازی گروهی و بحث های هنری دعوت نمود (جوهری فرد، ۱۳۸۶).

در چند دهه اخیر محققان و پژوهشگران تاثیر موسیقی درمانی را بر بیماری های مختلف روانی و جسمی مطالعه کرده اند. تاکنون بیش از دوهزارها تحقیق نظامدار پیرامون تاثیرموسیقی بر کنشها و زمینه های گوناگون روانپزشکی، پزشکی وتوانبخشی انجام شده است که بطور کلی اثر مثبت فعالیت های موسیقیایی را نشان می دهد.

پنکینز، آوبی، پرتس، باریوس، آرمونی و کونچا؛ به تفاوت صدای تلفن و موسیقی پرداختند و نشان دادند که موسیقی بر قسمت های مختلفی از مغز در بخش قدامی از شکنج برتر تمپورال تاثیر دارد (آنگلو، ۲۰۱۴). ادوارد و میکائیل در پژوهشی آشکار کردند که تاثیر موسیقی درمانی و داستان های اجتماعی بر کودکان اوتیستیک، در ادراک و تعمیم رفتار یادگیری و اطلاعات اجتماعی باعث بهبودی آنها می شوند (سیمپسون، ۲۰۱۳).

 مطالعات نشان داده که گوش دادن به موسیقی باعث کاهش انقباض ماهیچه های کودکان و نوجوانان اتیستیک می شود (اسکیل و ویگرام، ۱۹۹۵).

ویگرام (٢۰۰۶)، در مطالعه دیگر نیز دریافت که موسیقی درمانی بر سیستم عصبی خودمختار و فشارخون این افراد اتیستیک تأثیرمی گذارد.

همچنین موسیقی درمانی می تواند از طریق فعال سازی نورون های آینه ای مغز موجب کاهش مشکلات کودکان اتیستیکشود، زیرا برخی پژوهشگران معتقدند بسیاری از مشکلات کودکان اتیستیک ناشی از نقض عملکرد نورون های آینه ای است (کاترین و دیگران، ٢۰۱۰).

تحقیقات نشان می دهد موسیقی درمانی بر مهارت های اجتماعی و ارتباط کودکان اتیستیک بعد از انجام ۶ ماه موسیقی درمانی و آموزش موسیقی معنادار بوده است که با نتایج پژوهش پ لانکویست و همکاران (٢۰۰۹)، همسو است.

حرکات کلیشه ای کودکان اتیستیک بیشتر ناشی از عدم یکپارچگی حسی آن ها می باشد که با حرکات و فعالیت هایی که با حرکات ریتمیک همراه با موسیقی های دارای ریتم انجام می شود، می توان بسیاری از حواس و تحریکات وستیبولار و عمقی را در این کودکان ایجاد کرد و آن ها را به یکپارچگی حسی بیشتر سوق داد که نتیجتا کاهش رفتارهای کلیشه ای را در این کودکان شاهد خواهیم بود .

مقاله ها مرتبط