034-33257601
info@autismkerman.ir

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودک اتیسم

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودک اتیسم

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودک اتیسم

جزئیات

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودک اتیسم

2 دی 1403
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودک اتیسم

بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت ، افسردگی با احساس غم پیوسته و عدم علاقه به فعالیت هایی که به طور طبیعی لذت بخش بوده اند همراه است . این اختلال تهدید کننده زندگی فرد بوده و مشکلاتی نظیر بی خوابی و همچنین اضطراب را در فرد به وجود می آورد همچنین موجب اختلال در کارکردهای اجتماعی، خانوادگی و شغلی در فرد می شود. تولد کودکی مبتلا به اتيسم مشکلات بسیاری برای پدر و مادر به همراه دارد. با توجه به ویژگی های کودکان اتیسم و سختی ارتباط با آنان پرورش چنین کودکی با مشکلات رفتاری یک چالش مهم برای والدین به شمار می رود. مادران این کودکان به دلیل بحران های مختلف روانی که تجربه می کنند ،مشکلات روانی از جمله افسردگی بیشتری را تجربه می کنند. بررسی ها نشان می دهد که والدین کودکان مبتلا به اتيسم به ویژه در کشورهایی که خدمات حمایتی متعددی محدود است اغلب دچار اختلال در سلامت روانی از جمله اضطراب و افسردگی می شوند. عواطفی مانند احساس گناه و ناکامی از عادی نبودن فرزند باعث گوشه گیری و عدم تمایل مادر و برقراری ارتباط با محیط می شود و همین امر باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد احساس حقارت و عزت نفس پایین در مادر و در نتیجه بروز افسردگی و به خطر افتادن سلامت روان مادر می شود که تداوم این احساسات منجر به شکل گیری و ایجاد یک دوره افسردگی در مادر می شود . یکی از عواملی که منجر به شکل گیری افسردگی می شود نقص در کارکردهای انعطاف پذیری روان شناختی است. انعطاف پذیری روان شناختی را باید یکی از مهم ترین ظرفیت های روان شناختی به شمار آورد که در صورت عدم کارایی آن، مادران دارای کودک اتيسم را با چالش همراه می کند. در زمینه فرزند پروری نیز انعطاف پذیری موجب خلاقیت می شود چرا که راه های متعددی را در برابر مشکلات پیش روی والدین می گذارد و اما انعطاف ناپذیری روانی ممکن است به مشکلات سازگاری با نیازهای کودکان، در نظر نگرفتن دیدگاه های کودکان و عدم ایجاد تعادل بین نیازها و خواسته های کودک منجر شود. بنابراین نقص در انعطاف پذیری روان شناختی علاوه بر اینکه می تواند در شکل گیری و ایجاد افسردگی در مادران دارای کودک اتیسم نقش داشته باشد در زمینه فرزند پروری کودک دارای نیاز خاص مثل اتيسم نیز موثر است.
تا به حال درمان های مختلف با رویکردهای متنوعی برای کاهش افسردگی و افزایش انعطاف پذیری در مادران دارای کودک اتیسم اجرا شده است، اما یکی از درمان هایی که می تواند در این حوزه اثربخش باشد، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی از درمان های موج سوم روان شناختی تحت عنوان مدل های مبتنی بر پذیرش به شمار می آید. این درمان ترکیبی از درمان شناختی رفتاری و اصول ذهن آگاهی و مراقبه ذهن است. در این رویکرد بر آگاهی و تغییر رابطه افکار، احساس ها و حس های بدنی به جای محتوای فکر تاکید شده است و از تجربه زمان حال بر اساس آگاهی ، ذهن آگاهی و پذیرش آن به روش های هدفمند و خاص، خالی از قضاوت استفاده می شود . این رویکرد درمانی را باید یکی از اثرگذارترین روش های درمانی شناختی رفتاری دانست که به جای تغییر شناخت ها با فرد نحوه ارتباط روان شناختی افکار و احساسات را آموزش می دهد. در این روش مادران در طی آموزش ها و تمرینات شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی همچون معاینه بدن ، حضور در زمان حال و مراقبه نشسته، آموختند به جای آنکه اسیر افکاری درباره فرزند مبتلا به اتيسم خود و ناتوانی وی در زمان حال و آینده شوند و به آن فکر و به آن افکار توجه کنند، با جدی نگرفتن افکار منفی، انرژی کمتری را از دست داده و افکار را به حال خود رها کنند به صورتی که در پس زمینه قرار گیرند و بیشتر بر بدن خود و آنچه در جریان است متمرکز شوند. در نتیجه این مادران توانستند انرژی خود را برای انجام فعالیت های روزمره زندگی به صورت آگاهانه استفاده کنند که خود عاملی برای افزایش فعالیت ارتباط با کودک و کاهش افکار منفی آنان درباره فرزند خود شد . همچنین از طریق فراگیری پذیرش و اجازه مجوز حضور ماندن در زمان حال و دیدن افکار تنها به عنوان افکار، مادران آموختند که با قرار گرفتن در لحظه حال نسبت به زندگی و رویدادهای آشفته کننده آن به خصوص در مواجهه با فرزند خود هوشیار شده و ادراک جدیدی نسبت به آن مسائل پیدا کنند، بنابراین در هنگام مواجهه با رویدادها و اتفاقات مختلف درباره فرزند خود آن را حس و تجربه کنند و به جای آنکه درگیر گذشته و آینده و سرزنش خود درباره داشتن فرزند با ناتوانی باشند ، در زمان حال به آنچه در این زمان در جریان است توجه کنند، در نتیجه این امر به جای گرفتار شدن در نشخوار فکری و نشان دادن عکس العمل بیزاری و احساس گناه و سرزنش خود در قالب اجتناب کردن و دور شدن از اتفاقات و فرزند خود و همچنین گرفتار نشدن در هیجانات مخرب غیرمفید و ناخواسته با کنجکاوی طبیعی در مورد تجربیات خود از داشتن فرزندی که مبتلا به اتيسم است، علاقه مندی را نشان دهند. همچنین زمانی که مادر یاد می گیرد بدون قضاوت در یک وضعیت آرام و با آگاهی کامل از افکار ،احساساتش را بپذیرد، می تواند توانایی کنترل افکار و هیجانات خود را کسب کند که در نتیجه باعث گسترش انعطاف پذیری روان شناختی در وی می شود زیرا که دستیابی به انعطاف پذیری روان شناختی باعث می شود که مادر احساس کند در تمام جنبه های زندگی خود توانایی کنترل دارد و در نتیجه در مواجهه با مشکلات راه های متعدد و بهتری را به جای دادن پاسخ های منفی پیدا کند و با کنترل آرامش و آگاهی بیشتر به موقعیت ها و شرایط استرس آور و اضطراب آور پاسخ دهد. همچنین این تمرینات به مادر یاد می دهد که هیجانات منفی در زندگی ممکن است رخ بدهند اما آنها جز ثابت و دائمی شخصیت وی محسوب نمی شوند.
می توان نتیجه گرفت این درمان می تواند به عنوان یک روش درمانی کارآمد و مفید در خصوص بهبود مهارت های والدین به خصوص در مادران دارای فرزند اتیسم مورد استفاده قرار گیرد و به عنوان روش درمانی مشاوران و درمانگران، مورد استفاده قرار دهند.

مقاله ها مرتبط